آخرین به‌روزرسانی:

Subjugation

ˌsʌbdʒʊˈɡeɪʃn̩ ˌsʌbdʒʊˈɡeɪʃn̩

شکل جمع:

subjugations

معنی

noun

انقیاد، اطاعت، مقهورسازی، مطیع‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد subjugation

  1. noun the act of conquering
    Synonyms:
    conquest conquering subjection oppression
  1. noun forced submission to control by others
    Synonyms:
    subjection

ارجاع به لغت subjugation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «subjugation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/subjugation

لغات نزدیک subjugation

پیشنهاد بهبود معانی