آخرین به‌روزرسانی:

Suffragette

ˌsʌfrəˈdʒet ˌsʌfrəˈdʒet

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

هوادار حق رأی بانوان، زن طرفدار حق رأی و انتخاب زنان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

I am a suffragette.

من یک هوادار حق رأی بانوان هستم.

After women obtained the right to vote, the suffragette movement became a dead duck in Britain.

بعد از اینکه زنان حق رأی دادن را به‌دست آوردند، جنبش هواداری حق رأی بانوان در انگلستان رو به زوال رفت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت suffragette

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suffragette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suffragette

لغات نزدیک suffragette

پیشنهاد بهبود معانی