امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sultan

ˈsʌltn ˈsʌltn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سلطان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sultan

  1. noun A male sovereign
    Synonyms:
    soldian grand seignior emperor
  1. noun The ruler of a Muslim country (especially of the former Ottoman Empire)
    Synonyms:
    grand turk

ارجاع به لغت sultan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sultan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sultan

لغات نزدیک sultan

پیشنهاد بهبود معانی