فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Suppressor

səˈpresər səˈpresə

شکل جمع:

suppressors

توضیحات:

همچنین می‌توان از suppressive به‌جای suppressor استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

سرکوبگر، مهارکننده، موقوف‌کننده، جلوگیری‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The team developed a new suppressor for the emissions in their vehicle.

این تیم یک مهارکننده‌ی جدید برای انتشار گازهای گلخانه‌ای در حامل خود پرورش دادند.

The noise suppressor effectively reduced the sound levels in the room.

موقوف‌کننده به‌طور موثر سطح صدای اتاق را کاهش می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد suppressor

  1. noun a gene that suppresses the phenotypic expression of another gene (especially of a mutant gene)
    Synonyms:
    suppressor gene suppresser gene suppresser
  1. noun an electrical device for suppressing unwanted currents
    Synonyms:
    suppresser

ارجاع به لغت suppressor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suppressor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suppressor

لغات نزدیک suppressor

پیشنهاد بهبود معانی