شکل جمع:
suppressorsهمچنین میتوان از suppressive بهجای suppressor استفاده کرد.
سرکوبگر، مهارکننده، موقوفکننده، جلوگیریکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The team developed a new suppressor for the emissions in their vehicle.
این تیم یک مهارکنندهی جدید برای انتشار گازهای گلخانهای در حامل خود پرورش دادند.
The noise suppressor effectively reduced the sound levels in the room.
موقوفکننده بهطور موثر سطح صدای اتاق را کاهش میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «suppressor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suppressor