فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Suspensory

American: səˈspensəriː British: səsˈpensərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective noun plural
آویزگر، دروایگر، درواینده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a suspensory muscle
- عضله‌ی دروایگر
noun plural adjective
تأخیر‌انگیز، وقفه‌آور، بلاتکلیف‌ساز
adjective noun plural
بیضه بند
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت suspensory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suspensory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suspensory

لغات نزدیک suspensory

پیشنهاد بهبود معانی