با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Sweatband

    ˈswetbænd ˈswetbænd ˈswetbænd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    هدبند، مچ‌بند (مخصوص ورزش)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - I need to buy a new sweatband for my morning jog.
    - برای دویدن صبحگاهی باید یک هدبند جدید بخرم.
    - She tied her hair back with a colorful sweatband before hitting the gym.
    - او قبل‌از رفتن به باشگاه، موهایش را با یک هدبند رنگارنگ بست.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت sweatband

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sweatband» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sweatband

    لغات نزدیک sweatband

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی