فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Swimsuit

ˈswɪmsuːt ˈswɪmsuːt / / -sjuːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    swimsuits

معنی

  • noun countable A2
    پوشاک ورزش لباس شنا
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد swimsuit

  1. noun bathing suit
    Synonyms: bathing costume, beach costume, beachwear, bikini, jams, maillot, one-piece, swimwear, thong, trunks, two-piece

ارجاع به لغت swimsuit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swimsuit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swimsuit

لغات نزدیک swimsuit

پیشنهاد بهبود معانی