فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Syndactyl

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: syndactyle

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective noun countable
    پزشکی جانورشناسی پیوسته‌انگشت، چسبیده‌انگشت، سینداکتیل
    • - syndactyl monkey
    • - میمون پیوسته‌انگشت
    • - The syndactyle struggled to perform everyday tasks with ease
    • - این چسبیده‌انگشت سعی می‌کرد کارهای روزمره را به‌آسانی انجام دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت syndactyl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «syndactyl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/syndactyl

لغات نزدیک syndactyl

پیشنهاد بهبود معانی