عکس گرفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Tourists often take pictures in front of famous landmarks.
گردشگران اغلب جلوی بناهای مشهور عکس میگیرند.
I want to take a picture of the sunset.
میخواهم از غروب خورشید عکس بگیرم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «take a picture» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/take-a-picture