موضعی را اتخاذ کردن، سمتی را پذیرفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He took up a position at the university after graduation.
او پس از فارغ التحصیلی، سمتی را در دانشگاه پذیرفت.
The government took up a firm position against corruption.
دولت موضعی قاطع علیه فساد اتخاذ کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «take up a position» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/take-up-a-position