ضبط کردن (صدا) (روی نوار مغناطیسی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The investigator decided to tape-record the suspect's conversation as evidence.
بازپرس تصمیم گرفت مکالمهی مظنون را به عنوان مدرک ضبط کند.
I decided to tape-record the lecture so that I could listen to it again later.
تصمیم گرفتم سخنرانی را روی نوار مغناطیسی ضبط کنم تا بتوانم بعداً دوباره به آن گوش دهم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tape-record» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tape-record