فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tea Table

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

میز چای‌خوری (به‌طور معمول کوچک و چرخ‌دار)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I placed the tray of cookies and tea cups on the tea table.

سینی کلوچه و فنجان چای را روی میز چای‌خوری گذاشتم.

We gathered around the tea table to discuss our plans.

دور میز چای‌خوری جمع شدیم تا در مورد برنامه‌هایمان بحث کنیم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت tea table

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tea table» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tea-table

لغات نزدیک tea table

پیشنهاد بهبود معانی