قدیمی بهعلاوه، اضافه بر آن، همچنین، هم، وَ نیز، علاوه بر آن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Our team won the game and scored five extra points to boot.
تیم ما در این بازی پیروز شد و نیز پنج امتیاز اضافی به دست آورد.
Not only did she pass the exam, but she received a scholarship to boot.
او نهتنها در امتحان قبول شد، بلکه بورسیهی تحصیلی هم دریافت کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «to boot» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/to-boot