فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

To Boot

tə but tʊ buːt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom

قدیمی به‌علاوه، اضافه بر آن، همچنین، هم، وَ نیز، علاوه بر آن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Our team won the game and scored five extra points to boot.

تیم ما در این بازی پیروز شد و نیز پنج امتیاز اضافی به دست آورد.

Not only did she pass the exam, but she received a scholarship to boot.

او نه‌تنها در امتحان قبول شد، بلکه بورسیه‌ی تحصیلی هم دریافت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت to boot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «to boot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/to-boot

لغات نزدیک to boot

پیشنهاد بهبود معانی