فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tomography

təˈmɒɡrəfi təˈmɒɡrəfi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول، پرتونگاری مقطعی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tomography

  1. noun (medicine) obtaining pictures of the interior of the body
    Synonyms: imaging

ارجاع به لغت tomography

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tomography» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tomography

لغات نزدیک tomography

پیشنهاد بهبود معانی