آیکن بنر

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف برای خرید اشتراک هوش مصنوعی

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف خرید AI

اعمال کد تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Top-down

ˌtɑːpˈdaʊn ˌtɒpˈdaʊn

معنی top-down | جمله با top-down

adjective

بالابه‌پایین، سلسله‌مراتبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Top-down decision-making often excludes input from employees.

تصمیم‌گیری از سلسله‌مراتبی اغلب نظرات کارکنان را نادیده می‌گیرد.

Top-down strategies can be effective in urgent situations.

استراتژی‌های بالابه‌پایین می‌توانند در شرایط اضطراری مؤثر باشند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت top-down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «top-down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/top-down

لغات نزدیک top-down

پیشنهاد بهبود معانی