فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Touchpoint

ˈtʌtʃpɔɪnt ˈtʌtʃpɔɪnt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: touch point

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    (کسب‌وکار و بیزینس) نقطه‌ی تعامل، تعامل و ارتباط سازمان یا کسب‌وکار با مشتریان
    • - Touchpoints are possible opportunities for interacting with customers.
    • - نقاط تعامل در واقع فرصت‌های برقرای ارتباط با مشتریان هستند.
    • - multiple touchpoints from TV to Twitter
    • - نقاط تعامل گوناگون از تلویزیون گرفته تا توییتر
    • - digital touch points like email
    • - نقاط تعامل دیجیتال مانند ایمیل
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت touchpoint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «touchpoint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/touchpoint

لغات نزدیک touchpoint

پیشنهاد بهبود معانی