فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Tourniquet

ˈtɜːrnɪkət / / ˈtʊr- ˈtʊənɪkeɪ / / ˈtɔː-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شریان‌بند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tourniquet

  1. noun bandage that stops the flow of blood from an artery by applying pressure
    Synonyms:
    compression bandage

ارجاع به لغت tourniquet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tourniquet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tourniquet

لغات نزدیک tourniquet

پیشنهاد بهبود معانی