فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tourniquet

ˈtɜːrnɪkət / / ˈtʊr- ˈtʊənɪkeɪ / / ˈtɔː-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    شریان‌بند
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tourniquet

  1. noun Bandage that stops the flow of blood from an artery by applying pressure
    Synonyms: compression bandage

ارجاع به لغت tourniquet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tourniquet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tourniquet

لغات نزدیک tourniquet

پیشنهاد بهبود معانی