آخرین به‌روزرسانی:

Two-phase

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

برق دو فاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The two-phase circuit provided a more stable power supply for the industrial machinery.

مدار دو فاز منبع تغذیه‌ی پایدارتری را برای ماشین‌آلات صنعتی فراهم کرد.

The two-phase motor allowed for more efficient operation of the electrical device.

موتور دو فاز امکان عملکرد کارآمدتر دستگاه الکتریکی را فراهم می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت two-phase

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «two-phase» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/two-phase

لغات نزدیک two-phase

پیشنهاد بهبود معانی