اَه، ایش، پیف، اَخ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Ugh, this weather is so frustrating!
اَه، این هوا خیلی خستهکننده است!
Ugh, I just spilled coffee all over my shirt!
ایش، قهوه را روی پیراهنم ریختم!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ugh» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ugh