آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

UK

ˌjuː ˈkeɪ ˌjuː ˈkeɪ

توضیحات:

UK مخفف عبارت the United Kingdom است.

این لغت به شکل the UK نیز نوشته می‌شود.

معنی UK | جمله با UK

abbreviation noun

کشور بریتانیا، بریتانیای کبیر، پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کشور

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The UK has a rich history and diverse culture.

بریتانیا دارای تاریخی غنی و فرهنگی متنوع است.

The UK government announced new policies to address climate change.

دولت بریتانیا سیاست‌های جدیدی را برای مقابله با تغییرات آب‌و‌هوایی اعلام کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The UK boasts some of the world's best universities.

بریتانیا دارای برخی از بهترین دانشگاه‌های جهان است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد UK

  1. noun A monarchy in northwestern Europe occupying most of the British Isles; divided into England and Scotland and Wales and Northern Ireland; `Great Britain' is often used loosely to refer to the United Kingdom
    Synonyms:
    britain great-britain united-kingdom united-kingdom-of-great-britain-and-northern-ireland

سوال‌های رایج UK

معنی UK به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «UK» در زبان فارسی به «بریتانیا»، «بریتانیای کبیر» یا «پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی» ترجمه می‌شود.

این واژه شکل کوتاه‌شده‌ی عبارت United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland است. کشور بریتانیا در شمال‌غرب قاره‌ی اروپا واقع شده و از چهار بخش اصلی تشکیل شده است: انگلستان (England)، اسکاتلند (Scotland)، ولز (Wales) و ایرلند شمالی (Northern Ireland). پایتخت آن شهر لندن است که از نظر تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نقشی محوری در حیات این کشور دارد.

در سطح جغرافیایی، پادشاهی متحد مجموعه‌ای از جزایر در دریای شمال و اقیانوس اطلس است. جزیره‌ی بزرگ بریتانیا شامل سه کشور انگلستان، اسکاتلند و ولز است، در حالی که ایرلند شمالی در بخش شمال‌شرقی جزیره‌ی ایرلند قرار دارد. موقعیت جغرافیایی خاص UK — در میان قاره‌ی اروپا و اقیانوس اطلس — سبب شده که از دیرباز پل ارتباطی میان جهان قدیم و جدید باشد و نقشی مؤثر در تجارت، دریانوردی و گسترش فرهنگی ایفا کند.

از نظر تاریخی، پادشاهی متحد نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیری تمدن مدرن غرب داشته است. انقلاب صنعتی در قرن هجدهم از بریتانیا آغاز شد و موجی از پیشرفت‌های علمی، فناوری و اجتماعی را در سراسر جهان برانگیخت. زبان انگلیسی که در اصل زبان مردم انگلستان بود، به‌واسطه‌ی نفوذ تاریخی و فرهنگی این کشور، به یکی از زبان‌های بین‌المللی تبدیل شد و امروزه زبان رسمی در بسیاری از کشورهاست. نظام حقوقی، دانشگاهی و آموزشی بریتانیا نیز از جمله نظام‌هایی است که الگوی بسیاری از کشورهای دیگر قرار گرفته است.

در حوزه‌ی فرهنگی، UK یکی از خاستگاه‌های مهم ادبیات، هنر، تئاتر و موسیقی در جهان محسوب می‌شود. نویسندگانی همچون ویلیام شکسپیر، جین آستن، چارلز دیکنز، ویرجینیا وولف و بسیاری دیگر از چهره‌های برجسته‌ی ادبی در این کشور زیسته‌اند. موسیقی معاصر بریتانیا نیز با گروه‌هایی چون The Beatles و Queen تأثیر ژرفی بر فرهنگ جهانی گذاشته است. افزون بر آن، موزه‌ها، دانشگاه‌ها و نهادهای فرهنگی این کشور، مانند British Museum و Oxford University، جایگاه جهانی خود را حفظ کرده‌اند.

از منظر سیاسی و اجتماعی، پادشاهی متحد یکی از قدیمی‌ترین نظام‌های مشروطه‌ی سلطنتی جهان را داراست. اگرچه پادشاه یا ملکه نقش نمادین دارد، اما نظام حکومتی بر پایه‌ی پارلمان و دموکراسی پارلمانی استوار است. این ساختار سیاسی باعث شده که تعادل میان سنت و نوسازی در جامعه‌ی بریتانیا برقرار بماند. در عین حال، UK در عرصه‌های علمی، فناوری، پزشکی و اقتصاد نیز جایگاه پیشرفته‌ای دارد و یکی از مراکز مهم تصمیم‌گیری جهانی در حوزه‌های مختلف به‌شمار می‌رود.

UK کشوری است با پیشینه‌ای تاریخی، فرهنگی و علمی غنی که تأثیر آن بر جهان معاصر، چه از طریق زبان و ادبیات و چه از رهگذر نوآوری‌های صنعتی و علمی، انکارناپذیر است. این سرزمین ترکیبی از سنت‌های دیرینه و روح مدرن است و به‌گونه‌ای نماد پیوند گذشته‌ی باشکوه با دنیای امروز به‌شمار می‌آید.

ارجاع به لغت UK

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «UK» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uk

لغات نزدیک UK

پیشنهاد بهبود معانی