امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unattended

ˌʌnəˈtendɪd ˌʌnəˈtendɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌مراقبت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unattended

  1. adjective Lacking a caretaker
    Synonyms: neglected, left-alone, ignored, disregarded, untended

ارجاع به لغت unattended

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unattended» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unattended

لغات نزدیک unattended

پیشنهاد بهبود معانی