امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unbridle

American: ənˈbraɪdəl British: ʌnˈbraɪdl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
لجام گسیخته، بی‌مهار، مهار در رفته، ول کردن، لجام گسیخته کردن، از بند رها کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت unbridle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unbridle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unbridle

لغات نزدیک unbridle

پیشنهاد بهبود معانی