از کار کم گذاردن، قصور کردن، نیم پخته کردن (غذا)،نیم پز کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the meat is underdone
گوشت (هنوز) خوب پخته نشده است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «underdo» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/underdo