کاملاً تنها، به شدت تنها
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After her family moved, she felt utterly alone.
بعد از اینکه خانواده اش نقل مکان کردند، او احساس می کرد کاملاً تنهاست.
He was utterly alone in the vast wilderness.
او در بیابان وسیع کاملاً تنها بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «utterly alone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/utterly-alone