غذا و آشپزی ورمیشل (رشته فرنگی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
I need to buy more vermicelli for the recipe.
برای دستور غذا به خرید ورمیشل بیشتری نیاز دارم.
The vermicelli in the soup was cooked perfectly.
رشته فرنگی در سوپ کاملا پخته شد.
انگلیسی بریتانیایی چیپس شکلات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I prefer using vermicelli over other cake decorations.
من استفاده از چیپس شکلات را به سایر تزئینات کیک ترجیح میدهم.
The bakery sells packages of vermicelli for cake decoration.
این شیرینیپزی بستههای چیپس شکلات را برای تزئین کیک میفروشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vermicelli» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vermicelli