با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Vermicelli

ˌvɜːrmɪˈseli ˌvɜːmɪˈseli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    غذا و آشپزی ورمیشل (رشته فرنگی)
    • - I need to buy more vermicelli for the recipe.
    • - برای دستور غذا به خرید ورمیشل بیشتری نیاز دارم.
    • - The vermicelli in the soup was cooked perfectly.
    • - رشته فرنگی در سوپ کاملا پخته شد.
  • noun uncountable
    انگلیسی بریتانیایی چیپس شکلات
    • - I prefer using vermicelli over other cake decorations.
    • - من استفاده از چیپس شکلات را به سایر تزئینات کیک ترجیح می‌دهم.
    • - The bakery sells packages of vermicelli for cake decoration.
    • - این شیرینی‌پزی بسته‌های چیپس شکلات را برای تزئین کیک می‌فروشد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت vermicelli

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vermicelli» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vermicelli

لغات نزدیک vermicelli

پیشنهاد بهبود معانی