Versify

ˈvɜːrsɪfaɪ ˈvɜːsɪfaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
تبدیل به نظم کردن، به نظم درآوردن، شعر ساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد versify

  1. verb Compose verses or put into verse
    Synonyms: verse, poetize, poetise

ارجاع به لغت versify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «versify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/versify

لغات نزدیک versify

پیشنهاد بهبود معانی