آخرین به‌روزرسانی:

Vineyard

ˈvɪnjərd ˈvɪnjəd

شکل جمع:

vineyards

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

تاکستان، باغ انگور، انگورستان

A big vineyard.

تاکستانی بزرگ

One of my brother's best friends owns a vineyard.

یکی از بهترین دوستان برادرم یک باغ انگور دارد.

noun

حوزه‌ (فعالیت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The vineyard of entrepreneurship requires dedication and perseverance.

حوزه‌ی فعالیت کارآفرینی نیازمند فداکاری و پشتکار است.

The vineyard of technology is constantly evolving with new advancements and innovations.

حوزه‌ی فناوری به طور مداوم با پیشرفت‌ها و نوآوری‌های جدید در حال تحول است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vineyard

  1. noun a farm of grapevines where wine grapes are produced
    Synonyms:
    grapes vines grapevines arbor grape arbor vinery wine terraces

ارجاع به لغت vineyard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vineyard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vineyard

لغات نزدیک vineyard

پیشنهاد بهبود معانی