با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Wallflower

ˈwɒːlˌflaʊər ˈwɔːlˌflaʊə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    wallflowers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    گیاه‌شناسی شب‌بوی زرد
    • - The wallflower plants attract bees and butterflies to my garden.
    • - گیاهان شب‌بوی زرد زنبورها و پروانه‌ها را به باغ من می‌کشانند.
    • - I planted a row of wallflowers.
    • - یک ردیف گل شب‌بوی زرد کاشتم.
  • noun countable informal
    خجالتی، گوشه‌گیر، منزوی (شخص)
    • - The wallflower sat quietly in the corner.
    • - آن آدم خجالتی آرام در گوشه‌ای نشسته بود.
    • - The wallflower watched as others danced and laughed, wishing she had the confidence to join in.
    • - این شخص گوشه‌گیر رقص و خنده‌ی دیگران را تماشا می‌کرد و آرزو می‌کرد که کاش اعتماد‌به‌نفس لازم برای پیوستن به آن‌ها را داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wallflower

  1. noun Perennial of southern Europe having clusters of fragrant flowers of all colors especially yellow and orange; often naturalized on old walls or cliffs; sometimes placed in genus Erysimum
    Synonyms: Cheiranthus cheiri, Erysimum cheiri

ارجاع به لغت wallflower

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wallflower» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wallflower

لغات نزدیک wallflower

پیشنهاد بهبود معانی