آخرین به‌روزرسانی:

Waste Money (on)

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

پول تلف کردن (برای)، پول هدر دادن (برای)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

I wasted a lot of money on that broken car.

من پول زیادی را برای آن ماشین خراب تلف کردم.

Don't waste your money on things you don't need.

پول خود را برای چیزهایی که نیاز ندارید هدر ندهید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت waste money (on)

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «waste money (on)» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/waste-money-on

لغات نزدیک waste money (on)

پیشنهاد بهبود معانی