شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (Verb): wet-nurse
دایهی شیرده
Many wet nurses were chosen based on their ability to produce a sufficient amount of breast milk.
بسیاری از دایههای شیرده بر اساس تواناییشان در تولید مقدار کافی شیر مادر انتخاب میشدند.
The practice of employing a wet nurse was common among the upper classes in certain historical periods.
عمل استخدام دایهی شیرده در میان طبقات بالا در دورههای تاریخی خاصی رایج بود.
دایگی کردن، پرستاری کردن (و معمولاً شیر دادن به جای مادر)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My sister-in-law agreed to wet-nurse her friend's baby.
خواهرشوهرم قبول کرد که برای نوزاد دوستش دایگی کند.
She agreed to wet-nurse her sister's newborn baby.
او قبول کرد که از نوزاد تازهمتولدشدهی خواهرش پرستاری کند.
بیشازحد مراقبت کردن (از کسی) (بهطوری که انگار خودش قادر به انجام کاری نیست)
The mother wet-nursed her child, never allowing him to develop any independence.
مادر بیشازحد از فرزندش مراقبت میکرد و هرگز به او اجازه نمیداد مستقل شود.
The boss wet-nursed his employees, micromanaging every aspect of their work and never giving them the opportunity to take on new challenges.
رئیس از کارکنانش بیشازحد مراقبت میکرد؛ همهی جنبههای کارشان را مدیریت میکرد و هرگز به آنها فرصتی برای مقابله با چالشهای جدید را نمیداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wet nurse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wet-nurse-2