فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Whiplash

ˈwɪplæʃ ˈwɪp-læʃ

معنی‌ها

noun

(تسمه‌ی) شلاق

noun

ضربه‌ی شلاق، ضربه‌ی تازیانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun

پزشکی شکستگی گردن، جابه‌جایی مهره‌های گردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whiplash

  1. noun an injury to the neck (the cervical vertebrae) resulting from rapid acceleration or deceleration (as in an automobile accident)
    Synonyms:
    whiplash injury
  1. noun a quick blow delivered with a whip or whiplike object
    Synonyms:
    whip lash

ارجاع به لغت whiplash

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whiplash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whiplash

لغات نزدیک whiplash

پیشنهاد بهبود معانی