جانورشناسی (دامپزشکی) دچار آمفیزم (در مورد اسب)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The trainer noticed that the horse was wind-broken and decided to give it some time off.
مربی متوجه شد که اسب دچار آمفیزم شده است و تصمیم گرفت به آن استراحت دهد.
The owner decided to retire the horse from racing after it was diagnosed as wind-broken.
پس از اینکه تشخیص داده شد این اسب دچار آمفیزم شده است، مالک تصمیم گرفت آن را از مسابقات کنار بگذارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wind-broken» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wind-broken