فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Wing Nut

ˈwɪŋˈnət wɪŋnʌt

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: wingnut 

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

مهره‌ی بال‌دار، مهره‌ی خروسکی

The wing nut was loose.

مهره‌ی خروسکی شل بود.

He used a wing nut to secure the metal bracket in place.

او از مهره‌ی بال‌دار برای محکم کردن بست فلزی در جای خود استفاده کرد.

noun slang countable informal

دیوانه، خل (شخص)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Don't pay attention to him, he's just a wing nut!

بهش توجه نکن، اون خله!

The wing nut's bizarre behavior left everyone in the room speechless.

رفتار عجیب‌وغریب این دیوانه همه را در اتاق ساکت کرد.

noun slang countable informal

سیاست راست‌‌گرای افراطی

The newscaster interviewed a wingnut who believed in conspiracy theories.

گوینده‌ی خبر با راست‌گرای افراطی‌ای که به تئوری‌های توطئه اعتقاد داشت مصاحبه کرد.

My uncle is a wing nut who believes in extreme right-wing ideologies.

عموی من راست‌گرای افراطی است و به ایدئولوژی‌های راست افراطی اعتقاد دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت wing nut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wing nut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wing-nut

لغات نزدیک wing nut

پیشنهاد بهبود معانی