فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wing Nut

ˈwɪŋˈnət wɪŋnʌt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: wingnut 

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    مهره‌ی بال‌دار، مهره‌ی خروسکی
    • - The wing nut was loose.
    • - مهره‌ی خروسکی شل بود.
    • - He used a wing nut to secure the metal bracket in place.
    • - او از مهره‌ی بال‌دار برای محکم کردن بست فلزی در جای خود استفاده کرد.
  • noun slang countable informal
    دیوانه، خل (شخص)
    • - Don't pay attention to him, he's just a wing nut!
    • - بهش توجه نکن، اون خله!
    • - The wing nut's bizarre behavior left everyone in the room speechless.
    • - رفتار عجیب‌وغریب این دیوانه همه را در اتاق ساکت کرد.
  • noun slang countable informal
    سیاست راست‌‌گرای افراطی
    • - The newscaster interviewed a wingnut who believed in conspiracy theories.
    • - گوینده‌ی خبر با راست‌گرای افراطی‌ای که به تئوری‌های توطئه اعتقاد داشت مصاحبه کرد.
    • - My uncle is a wing nut who believes in extreme right-wing ideologies.
    • - عموی من راست‌گرای افراطی است و به ایدئولوژی‌های راست افراطی اعتقاد دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت wing nut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wing nut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wing-nut

لغات نزدیک wing nut

پیشنهاد بهبود معانی