فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Wipe Off
معنی و نمونه‌جمله‌ها
phrasal verb
پاک کردن، تمیز کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Paint won't wipe off.
رنگ پاک نمی‌شود.
Ask the waitress to wipe off the table.
از پیشخدمت بخواه میز را تمیز کند.
Collocations
نابود کردن، از نقشه محو کردن
ارجاع به لغت wipe off
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «wipe off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wipe-off
لغات نزدیک wipe off
- - wipe away
- - wipe down
- - wipe off
- - wipe off the map
- - wipe out