فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wiredraw

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    حدیده کردن، مفتول کردن، به شکل سیم درآوردن، زیاد باریک شدن، زیاد طول دادن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت wiredraw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wiredraw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wiredraw

لغات نزدیک wiredraw

پیشنهاد بهبود معانی