شکل جمع:
wireframesکامپیوتر وایرفریم (مدل دیجیتالی سهبعدی خطی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
The wireframe helped the team visualize the project's structure.
وایرفریم به تیم کمک کرد تا ساختار پروژه را تجسم کند.
She presented the wireframe to gather feedback from the stakeholders.
او وایرفریم را برای جمعآوری بازخورد از ذینفعان ارائه کرد.
کامپیوتر وایرفریم، طرح اولیه (نمای ابتدایی از وبسایت یا نرمافزاری که عناصر مختلف صفحه را بدون جزئیات گرافیکی نشان میدهد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The designer created a wireframe to outline the website's layout.
این طراح برای ترسیم طرح وبسایت طرح اولیهای ایجاد کرد.
A wireframe serves as a blueprint for the app's user interface.
طرح اولیه به عنوان نقشهای برای رابط کاربری برنامه عمل میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wireframe» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wireframe