شکل جمع:
workflowsگردش کار (مجموعهای از مراحل و فعالیتهای مرتبط که بهطور مرتب و هماهنگ برای انجام فرایندی خاص در سازمان یا سیستم انجام میشوند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The new software streamlines the workflow and increases productivity.
نرمافزار جدید گردش کار را سادهسازی کرده و بهرهوری را افزایش میدهد.
The team is working to improve the workflow of the project management system.
اعضای تیم درحال کار بر روی بهبود گردش کار سامانهی مدیریت پروژه هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «workflow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/workflow