آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴

    آتش به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / aatash /

    fire, wildfire, bonfire, blaze, conflagration

    fire

    wildfire

    bonfire

    blaze

    conflagration

    آتش, fire, wildfire, bonfire, blaze, conflagration
    حریق، نار

    او در صندلی بزرگ جلو آتش مستقر شد.

    He installed himself in the big chair before the fire.

    آتشفشانی در حال پخش دود و آتش

    a volcano issuing smoke and fire

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    دود از آتش بلند می‌شد.

    Smoke arose from the fire.

    اسم
    فونتیک فارسی / aatash /

    shooting, volley, cannonade, salvo, firing, broadside, fusillade, barrage

    shooting

    volley

    cannonade

    salvo

    firing

    broadside

    fusillade

    barrage

    تیراندازی، شلیک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    توپخانه از دو جناح سد آتش ایجاد کرد.

    The artillery laid down a barrage from the flanks.

    ما دشمن را زیر آتش مداوم تفنگ گرفتیم.

    We barraged the enemy with rifle fire.

    اسم
    فونتیک فارسی / aatash /

    fervor, ardor, fervency, heat

    fervor

    ardor

    fervency

    heat

    شور، شوق، هیجان

    آتش خشم در درونم زبانه کشید.

    I was burning with anger.

    ناز و کرشمه‌ی او آتش هوس شاعر را افروخته‌تر کرد.

    Her coyness inflamed the poet's passion further.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد آتش

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    آذر اخگر شرار شرر شعله نار
    متضاد:
    آب
    مترادف:
    جهنم دوزخ هاویه
    متضاد:
    بهشت

    سوال‌های رایج آتش

    آتش به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «آتش» در زبان انگلیسی به fire ترجمه می‌شود.

    آتش پدیده‌ای طبیعی و پیچیده است که از ترکیب گرما، سوخت و اکسیژن حاصل می‌شود. این واکنش شیمیایی که با نام «احتراق» شناخته می‌شود، منجر به تولید نور، گرما و گازهای مختلف می‌گردد. آتش از نخستین کشفیات حیاتی بشر در دوران باستان بوده و نقش بنیادی در شکل‌گیری تمدن، بقا، پخت غذا، گرمایش و توسعه فناوری ایفا کرده است. به بیان دیگر، بدون آتش، پیشرفت بشر به شکل امروزی امکان‌پذیر نبود.

    کاربردهای آتش در طول تاریخ همواره متنوع و گسترده بوده است. انسان نخستین با بهره‌گیری از آتش توانست غذا را بپزد، در برابر سرما و حیوانات وحشی مقاومت کند، فلزات را ذوب کرده و ابزارهایی پیشرفته‌تر بسازد. در دوره‌های بعد، از آتش برای روشنایی، تولید انرژی، و حتی در آیین‌های مذهبی و جشن‌ها استفاده شد. این عنصر همچنان در صنعت مدرن، موتورهای احتراقی، نیروگاه‌ها، و حتی فضاپیماها نقش کلیدی دارد.

    با وجود کاربردهای مثبت، آتش همواره چهره‌ای دوگانه داشته و می‌تواند به شدت مخرب باشد. آتش‌سوزی‌های طبیعی در جنگل‌ها، خانه‌ها یا تأسیسات صنعتی، گاهی فجایعی انسانی و زیست‌محیطی ایجاد می‌کنند. به همین دلیل، مدیریت ایمنی و کنترل آتش اهمیت بالایی دارد. آتش‌نشانان با آموزش‌ها و تجهیزات خاص خود، برای نجات جان انسان‌ها و مهار خسارات ناشی از آتش‌سوزی‌ها نقش حیاتی ایفا می‌کنند.

    آتش از نظر نمادین نیز در فرهنگ‌ها و ادیان مختلف جایگاه مهمی دارد. در آیین زرتشتی، آتش نماد پاکی و روشنایی است و در پرستشگاه‌ها مورد احترام قرار می‌گیرد. در بسیاری از اسطوره‌ها و داستان‌ها، آتش نماد قدرت، دانش، دگرگونی یا حتی خشم الهی است. حتی در زبان روزمره، از استعاره‌ی آتش برای توصیف احساسات شدید مانند عشق، خشم یا اشتیاق استفاده می‌شود.

    آتش ترکیبی از زیبایی، قدرت، و خطر است. درخشش گرم شعله‌های آن می‌تواند هم آرامش‌بخش باشد و هم ویرانگر. شناخت علمی و نمادین این پدیده به ما کمک می‌کند تا ضمن بهره‌مندی از مزایای آن، مخاطراتش را نیز درک کرده و با نگاهی متعادل به این عنصر بنیادین طبیعت بنگریم.

    ارجاع به لغت آتش

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «آتش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آتش

    لغات نزدیک آتش

    • - آتاویسم
    • - آتروپین
    • - آتش
    • - آتش اردوگاه
    • - آتش‌افروز
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.