to make ready, to ready, to prepare, to mobilize, to fit
to make ready
to ready
to prepare
to mobilize
to fit
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سربازان خود را برای نبرد آماده میکردند.
The soldiers were readying themselves for combat.
خود را برای روز مبادا آماده کردیم.
We prepared ourselves against adversity.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آماده کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آماده کردن