اتاق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بخشی از ساختمان که شامل دیوار و سقف و در است

فونتیک فارسی

otaagh
اسم
room, cabin, chamber, pad, cell, berth, cubicle, cloister

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- ناگهان اتاق را ترک کرد.

- He left the room abruptly.

- عقب‌عقب وارد اتاق شد.

- He backed into the room.
یک سری
suite
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اتاق

ارجاع به لغت اتاق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اتاق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اتاق

لغات نزدیک اتاق

پیشنهاد بهبود معانی