فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

اتفاقا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

از قضا، به طور اتفاقی

فونتیک فارسی

ettefaaghan
قید

by chance, accidentally, haphazardly, perchance, fortuitously, haply, randomly, by happenstance, incidentally

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

امروز صبح وقتی با عجله به محل کارم می‌رفتم، اتفاقا قهوه را روی پیراهنم ریختم.

I accidentally spilled the coffee on my shirt while rushing to work this morning.

اتفاقا پایش را روی دم گربه‌اش گذاشت.

He accidentally stepped on his cat's tail.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اتفاقا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اتفاقا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اتفاقا

لغات نزدیک اتفاقا

پیشنهاد بهبود معانی