به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

اتفاقا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • از قضا، به طور اتفاقی
  • فونتیک فارسی

    ettefaaghan
  • قید
    by chance, accidentally, haphazardly, perchance, fortuitously, haply, randomly, by happenstance, incidentally
    • - امروز صبح وقتی با عجله به محل کارم می‌رفتم، اتفاقا قهوه را روی پیراهنم ریختم.

    • - I accidentally spilled the coffee on my shirt while rushing to work this morning.
    • - اتفاقا پایش را روی دم گربه‌اش گذاشت.

    • - He accidentally stepped on his cat's tail.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت اتفاقا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اتفاقا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اتفاقا

لغات نزدیک اتفاقا

پیشنهاد بهبود معانی