آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۴

    اتفاقی به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / ettefaaghi /

    accidental, contingent, incidental, adventitious, chance, haphazard, fortuitous, circumstantial, serendipitous

    accidental

    contingent

    incidental

    adventitious

    chance

    haphazard

    fortuitous

    circumstantial

    serendipitous

    وابسته به اتفاق

    پیامد اتفاقی

    a contingent result

    هزینه‌های اتفاقی

    incidental expenses

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    آن جنایت اتفاقی نبود؛ عمدی بود.

    That crime was not accidental; it was premeditated.

    قید
    فونتیک فارسی / ettefaaghi /

    accidentally, haphazardly, incidentally, fortuitously, by chance

    accidentally

    haphazardly

    incidentally

    fortuitously

    by chance

    به طور اتفاقی، به طور ناگهانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    هنگام راه رفتن در پارک اتفاقی ساق پایش به میز خورد.

    He accidentally shinned the table while walking in the dark.

    او اتفاقی دسته‌ی بازی را انداخت و آن را شکست.

    She accidentally dropped the joypad and it broke.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج اتفاقی

    اتفاقی به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «اتفاقی» در زبان انگلیسی به accidental یا coincidental ترجمه می‌شود؛ بسته به بافت جمله، می‌توان از واژگانی مانند random، casual یا unintentional نیز استفاده کرد.

    این واژه اشاره به رخدادی دارد که بدون برنامه‌ریزی، هدف یا پیش‌بینی قبلی روی می‌دهد. در واقع، «اتفاقی» نقطه‌ی مقابل «برنامه‌ریزی‌شده» و «قصدی» است و بیشتر به رخدادهایی اطلاق می‌شود که نتیجه‌ی تصادف، بخت، یا شرایط خارج از کنترل انسان هستند.

    اتفاقی بودن یک رخداد می‌تواند هم در زندگی روزمره و هم در رویدادهای بزرگ تاریخی نقش داشته باشد. مثلاً ممکن است در خیابان به دوستی قدیمی «اتفاقی» برخورد کنیم، یا اختراعی بزرگ به‌صورت «اتفاقی» کشف شود؛ همانند کشف پنی‌سیلین توسط الکساندر فلمینگ که از رشد کپک روی یک ظرف آزمایشگاهی ناشی شد. این رخدادها معمولاً حس شگفتی و گاه سرنوشت‌باوری را در انسان برمی‌انگیزند؛ گویی چیزی فراتر از عقل و منطق در پسِ آن‌ها نهفته است.

    در ادبیات، فلسفه و حتی روان‌شناسی نیز مفهوم «اتفاقی بودن» مورد بررسی قرار گرفته است. برخی نظریه‌پردازان معتقدند که هیچ چیز واقعاً اتفاقی نیست و همه‌چیز در زنجیره‌ای از علل و عوامل ریشه دارد، حتی اگر ما از آن‌ها آگاه نباشیم. در مقابل، برخی دیگر به «تصادف» و «اتفاق» به‌عنوان بخشی ضروری از زندگی نگاه می‌کنند که به تجربه‌ی زیستن رنگ و هیجان می‌بخشد و مسیر زندگی را به‌گونه‌ای غیرقابل‌پیش‌بینی تغییر می‌دهد.

    واژه‌ی «اتفاقی» همچنین در روابط انسانی کاربردهای خاص خود را دارد. دیدارهای اتفاقی، مکالمه‌های تصادفی یا حتی تصمیم‌گیری‌هایی که بی‌برنامه ولی سرنوشت‌ساز هستند، بخشی از تجربه‌ی انسانی را شکل می‌دهند. گاه یک لحظه‌ی کاملاً تصادفی می‌تواند سرنوشت دو نفر را به هم گره بزند، یا درسی عمیق درباره‌ی زندگی به ما بیاموزد. در این معنا، اتفاقی بودن نه نشانه‌ای از بی‌نظمی، بلکه جلوه‌ای از تنوع، شگفتی و رازآلودی زندگی تلقی می‌شود.

    ارجاع به لغت اتفاقی

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «اتفاقی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اتفاقی

    لغات نزدیک اتفاقی

    • - اتفاقا
    • - اتفاقات
    • - اتفاقی
    • - اتفاقی بودن
    • - اتقاق افتادن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.