آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

احوالپرس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ahvaalpors /

inquirer, enquirer (someone who asks about someone's well-being‬)

inquirer

enquirer

پرسشگر در مورد حال کسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

عیادت احوالپرس برای بیمار تنها جنبه‌ی آرامش‌بخشی داشت.

The inquirer’s visit was a comfort to the lonely patient.

احوالپرس آمد تا ببیند چگونه درحال بهبود هستم.

The enquirer visited to see how I was recovering.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت احوالپرس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «احوالپرس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/احوالپرس

لغات نزدیک احوالپرس

پیشنهاد بهبود معانی