آیکن بنر

خسوف ۱۶ شهریور، ماه خونین به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه خونین به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

استارت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / estaart /

ورزش start, beginning

start

beginning

آغاز بازی

استارت به خاطر باران شدید عقب افتاد.

The start was delayed due to heavy rain.

استارت قوی تیم باعث برتری زودهنگام آن‌ها شد.

The team's strong start gave them an early advantage.

اسم
فونتیک فارسی / estaart /

مکانیک starter

starter

وسیله‌ای برای راه‌اندازی موتور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

استارت ماشین خراب بود.

The car's starter was broken.

استارت ماشین درست کار نمی‌کرد.

The car's starter was not working properly.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت استارت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «استارت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/استارت

لغات نزدیک استارت

پیشنهاد بهبود معانی