temptation, seduction, come on, inveigling, seducing
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پلیس فاحشه را به جرم عرضه کردن خود و اغواگری در خیابان دستگیر کرد.
The police arrested the whore for seducing on the corner.
اغواگری غیرقابل مقاومت بود.
The temptation proved irresistible.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اغواگری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اغواگری