فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

افشاندن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    afshaandan
  • to scatter, to sow, to sprinkle, to shake off, to brandish
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد افشاندن

ارجاع به لغت افشاندن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «افشاندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/افشاندن

لغات نزدیک افشاندن

پیشنهاد بهبود معانی