armband, armlet
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شناگر یک بازوبند ضدآب پوشید.
The swimmer wore a waterproof armband.
او بازوبند رنگارنگی پوشید تا از تیم ورزشی محبوبش حمایت کند.
She wore a colorful armlet to support her favorite sports team.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بازوبند» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازوبند