امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

باعث به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سبب، موجب

فونتیک فارسی

baa'es
اسم
cause, motive, reason, agent, occasion, productive

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- باعث زحمت

- cause of trouble

- چه چیزی باعث آتش‌سوزی شد؟

- What was the cause of the fire?
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باعث

ارجاع به لغت باعث

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باعث» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باعث

لغات نزدیک باعث

پیشنهاد بهبود معانی