زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

باعث به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baa'es /

cause, motive, reason, agent, occasion, productive

cause

motive

reason

agent

occasion

productive

سبب، موجب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

باعث زحمت

cause of trouble

چه چیزی باعث آتش‌سوزی شد؟

What was the cause of the fire?

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باعث

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
برانگیزاننده

سوال‌های رایج باعث

باعث به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «باعث» در زبان انگلیسی به Cause ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «باعث» به چیزی اطلاق می‌شود که منشأ یا مبدأ یک رویداد، وضعیت یا تغییر باشد. در واقع، وقتی گفته می‌شود چیزی باعث چیزی دیگر شده است، منظور آن است که پدیده‌ای به‌گونه‌ای بر پدیده‌ی دیگر تأثیر گذاشته که نتیجه یا پیامدی به‌وجود آمده است.

مفهوم «سببیت» (Causality) که یکی از مفاهیم بنیادین در منطق، علم و فلسفه است، به رابطه‌ی میان علت و معلول اشاره دارد، و «باعث» در این چارچوب نقش علت را بازی می‌کند.در علم، تعیین اینکه چه چیزی باعث یک پدیده شده، مرحله‌ی کلیدی در پژوهش و درک واقعیت‌های طبیعی است. برای مثال، در پزشکی، کشف اینکه یک ویروس باعث بروز یک بیماری می‌شود، مقدمه‌ای برای درمان آن بیماری خواهد بود. یا در فیزیک، مطالعه‌ی روابط علت و معلولی میان نیرو، حرکت و انرژی به نظریه‌پردازی و پیش‌بینی پدیده‌ها کمک می‌کند. در این زمینه‌ها، کلمه‌ی «cause» نه‌تنها یک واژه‌ی عمومی، بلکه اصطلاحی تخصصی با بار تحلیلی و استدلالی است.

در روان‌شناسی و علوم رفتاری، بررسی اینکه چه عواملی باعث رفتار یا واکنش خاصی در انسان می‌شوند، اهمیت فراوان دارد. برای مثال، تجربه‌های دوران کودکی می‌توانند باعث شکل‌گیری نگرش‌ها یا الگوهای رفتاری در بزرگسالی شوند. در این نوع کاربرد، «cause» نه‌تنها به عوامل خارجی، بلکه به درون‌مایه‌های ذهنی و روانی نیز اشاره دارد. این نگاه چندلایه به مفهوم «باعث» باعث شده که در روان‌شناسی مدرن، عوامل علّی به‌صورت شبکه‌ای و تعاملی مورد تحلیل قرار گیرند.

در ادبیات و زبان نیز، کاربرد واژه‌ی «باعث» به بیان رابطه‌ی منطقی میان بخش‌های مختلف یک متن کمک می‌کند. برای نمونه، در نوشتارهای تحلیلی یا توصیفی، نویسنده ممکن است از ساختارهایی چون «این امر باعث شد که...»، «در نتیجه...» یا «به دلیل...» استفاده کند تا زنجیره‌ای از استدلال‌ها یا وقایع را به‌هم پیوند دهد. در زبان انگلیسی نیز، واژه‌ی cause و عبارت‌هایی مانند lead to, result in, bring about یا trigger برای همین منظور به‌کار می‌روند و تفاوت‌های ظریف معنایی میان آن‌ها وجود دارد.

در زندگی روزمره، استفاده از واژه‌ی «باعث» به درک و تحلیل رفتارها، نتایج و پیامدها کمک می‌کند. این واژه گاهی مسئولیت را مشخص می‌کند («چه کسی باعث این اشتباه شد؟») و گاهی نیز برای تشریح فرایند وقوع یک اتفاق به‌کار می‌رود («نقص فنی باعث تأخیر در پرواز شد»). در هر دو مورد، «باعث» به ما کمک می‌کند تا زنجیره‌ی رخدادها را درک کرده و برای آینده برنامه‌ریزی بهتری انجام دهیم.

«باعث» بودن تنها یک نقش منطقی یا علمی نیست؛ بلکه در فرهنگ انسانی نیز بار اخلاقی و اجتماعی دارد. انسان‌ها گاه خود را «باعث شادی» یا «باعث ناراحتی» دیگران می‌دانند و از این طریق مسئولیت‌پذیری، عاطفه و همدلی شکل می‌گیرد. فهم معنای «باعث» تنها به دانستن ترجمه‌ی آن ختم نمی‌شود، بلکه نیازمند درک عمیق‌تری از روابط، اثرگذاری و تعامل میان پدیده‌ها در سطح زبان، فکر و زندگی است.

ارجاع به لغت باعث

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باعث» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باعث

لغات نزدیک باعث

پیشنهاد بهبود معانی