آخرین به‌روزرسانی:

بالشت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بالش، متکا

فونتیک فارسی

baalesht
اسم

pillow, cushion, bolster

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

عادت داشت دفتر خاطرات روزانه‌اش را زیر بالشت قایم کند.

She used to hide her diary under her pillow.

بالشت نرم

soft pillow

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بالشت

  1. مترادف:
    بالش متکا مخده

ارجاع به لغت بالشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بالشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بالشت

لغات نزدیک بالشت

پیشنهاد بهبود معانی