should, must, shall, ought to, have to, is necessary
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این کیک بایست در دمای 350 درجه به مدت 30 دقیقه پخته شود.
This cake must be baked at 350 degrees for 30 minutes.
بایست برای امتحانت همین الان درس بخوانی.
You should be studying for your exam right now.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بایست» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بایست